داستان سرایی برند راهی برای ارتباط با مشتریان در سطح احساسی است. این نوع تبلیغات بسیار بیشتر از نوشتن نسخه فروش است؛ این در مورد ایجاد داستان های قانع کننده در مورد نام تجاری و محصولات شما برای ایجاد یک رابطه معتبر با مصرف کنندگان است.
با برقراری ارتباط موثر داستان برند خود، می توانید بین شرکت و مشتریان اعتماد ایجاد کنید و آنها را تشویق کنید تا اقدام کنند. بنابراین، در این مقاله، نگاه دقیق تری به تعریف و محتوای این ابزار ارتباطی بی نظیر داشته باشیم.
داستان سرایی برند چیست؟
داستان سرایی برند در مورد گفتن داستانی است که با مخاطبان شما صحبت می کند و ارتباطات عاطفی ایجاد می کند که به نوبه خود به شرکت شما کمک می کند تا نام تجاری خود را تعریف کند.
اولین گام برای توسعه یک داستان این است که درک کنید می خواهید توسط مشتریان خود چگونه درک شوید. آیا شما یک استارت آپ سرگرم کننده هستید؟ برند لوکس قابل دسترسی هستید؟ یا شرکت فناوری قابل اعتمادی که ده ها سال است که وجود دارد؟ داستان شما باید با ارزش های شرکت و مشتریان شما مرتبط باشد؛ باید نشان دهد که آنها چه کسانی هستند و چه می کنند.
مرحله بعدی انتخاب نوع داستانی است که می خواهید بگویید. آیا این یک داستان تخیلی خواهد بود یا یک داستان غیر واقعی؟
اگر داستانی تخیلی است، پس قوانین خاصی برای چنین داستان هایی اعمال می شود: شخصیت های اصلی باید انگیزه روشنی داشته باشند، باید نوعی درگیری وجود داشته باشد، و باید در نقطه ای راه حلی وجود داشته باشد.
علاوه بر این قوانین اساسی، وقتی این نوع داستانها را میخوانیم، نه تنها به این فکر میکنیم که آیا قهرمانمان موفق میشود، بلکه به این فکر میکنیم که بعد از موفقیت یا شکست او چه اتفاقی میافتد.
مزایای داستان نویسی برای برند چیست؟
داستان سرایی برند ابزار قدرتمندی است که می تواند به شما کمک کند تا برند خود را بسازید و یا توسعه دهید، با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید و ارزش ها و دیدگاه های خود را به اشتراک بگذارید. همچنین به شما کمک می کند تا تجربه ای به یاد ماندنی تری را به مشتریان خود ارائه دهید.
در زیر برخی از مزایای داستان سرایی برند آورده شده است:
داستان سرایی برند، برندها را به یاد ماندنی تر می کند و آگاهی بالاتر از هدف برند را تضمین می کند. مشتریان شما می توانند با شنیدن نام برند شما و همچنین احساسات و عواطف مرتبط با آن نسبت به شرکت و محصولات یا خدمات آن را به خاطر بسپارند. سپس، وقتی بعداً نیاز به خرید چیزی از شرکت دیگری دارند، دقیقاً میدانند به چه کسی اعتماد کنند؛ برند شما!
داستان سرایی برند به ایجاد ارتباط بین برند و مشتریانش کمک می کند. این ارتباط عاطفی در درجه اول توسط ارزش های مشترک و داستان هایی که با بازاریابی خود تعریف می کنید ایجاد می شود. مشتری که احساس ارتباط عاطفی با شرکت شما دارد، در هنگام شک و تردید، احتمال بیشتری دارد که محصول یا خدمات شما را انتخاب کند.
با داستان برند مناسب، می توانید اعتبار بیشتری را برای شرکت خود فراهم کنید و پیام های تبلیغاتی را در بازاریابی خود به روشی انسانی تر منتقل کنید. به عنوان مثال، با نشان دادن بنیانگذار شرکت یا حتی روایتهایی از کارمندان، محتوای بازاریابی شما به زندگی نزدیکتر و کمتر شبیه یک تبلیغ به نظر میرسد.
داستان برند شما می تواند به انتقال ارزش ها و هسته هویت شرکت شما کمک کند و به شما امکان می دهد موقعیت خود را به وضوح مشخص کنید. این می تواند به ویژه برای متمایز کردن خود از رقبا در یک بازار رقابتی تجاری مفید باشد.
انواع داستان سرایی چیست؟
راه های مختلفی برای بیان داستان برند شما وجود دارد. کلید موفقیت یافتن بهترین رویکرد برای مخاطبان و داستانی است که می خواهید بگویید. مثالها عبارتند از:
روایت سنتی – با استفاده از ساختار خطی با ابتدا، میانه و پایان.
روایت غیر خطی – استفاده از عناصر داستان سرایی مانند فلاش بک یا پیش بینی.
محتوای تعاملی – به خواننده این امکان را می دهد تا پایان خود را انتخاب کند یا داستان را تعاملی کند.
محتوای تعاملی آخرین راه برای گفتن داستان است. در اینجا، مصرفکنندگان میتوانند با کلیک کردن بر روی عناصر مختلف در یک صفحه و پیمایش در داستانهای مختلف تصمیم بگیرند که بعداً چه اتفاقی میافتد. آنها اساساً با استفاده از داستان برند شما برای خود تجربیاتی ایجاد می کنند.
این را می توان از طریق داستان های شاخه ای، پست های مختلف رسانه های اجتماعی، یا حتی بازی های تعاملی در کانال های رسانه های اجتماعی انجام داد.
5 مرحله برای داستان سرایی برند
برای شروع، باید بفهمید که با داستان شرکت خود به کجا می خواهید بروید. قبل از اینکه اولین جمله از داستان شرکت خود را بنویسید، در نظر بگیرید که هویت برند شما چیست، مخاطبان هدف شما چه کسانی هستند و از این تجربه چه می خواهند.
اگر سؤالاتی وجود دارد که مخاطبان شما ممکن است داشته باشند؛ یا اگر چیزی وجود دارد که آنها را از خرید یا دنبال کردن محصولی که می فروشید باز می دارد؛ آنها مکان های خوبی برای شروع یک داستان هستند.
پس از انجام این کار، باید میزان استفاده از محتوای داستان برند خود را برای ارتباطات شرکتی و بودجه ای که برای آن در نظر گرفته اید تعیین کنید.
اگر قبلاً یک بخش بازاریابی محتوای اختصاصی در شرکت خود دارید، می توانید کمپین داستان سرایی برند را به عنوان یک جزء در استراتژی بازاریابی محتوای خود ادغام کنید و داستان را در پیام های بازاریابی خود در رسانه های اجتماعی یا حتی در خبرنامه خود بگنجانید.
اگر شرکت شما مدیر محتوای داخلی ندارد، یک آژانس داستان سرایی می تواند به شما در نوشتن داستان برندتان کمک کند. در هر صورت، 5 مرحله زیر به شما کمک می کند تا داستان برند خود را بسازید.
مرحله 1: شرکت شما چیست؟
داستان سرایی برند روایتی است که به مخاطب شما می گوید که شما کی هستید، طرفدار چه چیزی هستید و چرا آنها باید اهمیت دهند. برای بیان موثر این اطلاعات، باید پایه و اساس برند خود را شناسایی کرده و به وضوح به آنها ارتباط برقرار کنید:
شرکت شما کیست؟ مخفف چیست؟
ماموریت شرکت چیست؟
چشم انداز شرکت چیست؟
ارزش ها یا اصولی که شرکت شما را هدایت می کنند چیست؟
چه زمانی این اصول در تاریخ و یا رویدادهای جاری (در صورت وجود) اعمال شده است؟
چگونه این باورها در تاریخ و/یا رویدادهای جاری (در صورت وجود) عمل کرده اند؟
مرحله 2: قهرمانان برند شما چه کسانی هستند؟
اگر می خواهید داستان شرکت خود را بگویید، باید به یاد داشته باشید که این فقط به شما مربوط نمی شود. داستان شرکت شما از افراد زیادی تشکیل شده است؛ افرادی که شرکت شما را تشکیل می دهند، افرادی که محصولات شما را می خرند و استفاده می کنند و افرادی که برای شما کار می کنند.
همچنین متشکل از افرادی است که تحت تأثیر کار شما قرار می گیرند، اما شما مستقیماً با آنها تعامل ندارید: افراد جامعه اطراف دفاتر یا کارخانه شما.
مطالب مرتبط : 5 نکته مهم برای برندسازی را بیاموزید!
اولین قدم برای بیان این داستان این است که بفهمیم این قهرمانان چه کسانی هستند:
اعضای تیم شما : نام تجاری شما وجود دارد زیرا توسط افرادی پشتیبانی می شود که محصولات و خدماتی را می سازند که مصرف کنندگان می خواهند یا نیاز دارند. این کارمندان در قلب همه کارهایی هستند که شما به عنوان یک شرکت انجام می دهید، بنابراین باید همیشه در هر روایتی در مورد آنچه برند شما در مورد آن است، گنجانده شوند.
مشتریان شما : به راحتی میتوان مشتریان را افرادی تصور کرد که برای چیزهایی که به آنها میفروشیم به ما پول میپردازند، اما این امر بسیاری از جزئیات مهم را نادیده میگیرد؛ مانند اینکه چرا به ما پول میدهند و نه شخص دیگری، چقدر محصول یا خدمات ما را دوست دارند، کجا. آنها برای اولین بار در مورد ما شنیدند، و چند وقت یکبار برمی گردند. به طور خلاصه، چه چیزی باعث میشود کسی در این روایت پویا مشارکت فعال داشته باشد؟
رهبری شما : مؤسسان شرکت شما، البته، بخش های بسیار مهمی از داستان شرکت شما هستند و باید بر این اساس در داستان شما حضور داشته باشند.
مرحله 3: صدای خود را پیدا کنید
صدای شما شخصیت برند شماست. این است که چگونه می خواهید درک شوید، چگونه می خواهید به خاطر بسپارید، و چگونه می خواهید احساسات را در مشتریان خود برانگیزید.
صدای شما تعیین میکند که مردم در مورد محصول یا خدمات شما چگونه فکر میکنند و هنگام برقراری ارتباط با آنها چه لحنی میزنید.
بنابراین، گام بعدی این است که با پاسخ دادن به سه سؤال کلیدی، آن صدا را تعیین کنید:
- ما که هستیم؟
- ما برای چه هدفی اینجا هستیم؟
- چرا ما وجود داریم؟
مرحله 4: یک طرح کلی برای محتوای خود ایجاد کنید.
اکنون که میدانید داستان برندتان چیست، وقت آن است که یک طرح کلی از محتوایی که میخواهید بگویید ایجاد کنید. این به شما کمک می کند تا یک پیام اصلی واضح و مختصر برای مخاطبان خود ایجاد کنید.
طرح کلی باید به راحتی قابل خواندن، دنبال کردن و درک باشد تا مردم بتوانند به راحتی اطلاعات را جذب و درک کنند تا با برند شما بهتر شناسایی شوند.
مرحله 5: داستان برند خود را به دارایی برای بازاریابی خود تبدیل کنید.
مهم است که به داستان های مختلف آمیخته بازاریابی خود فکر کنید و اینکه چگونه و در کدام شبکه می خواهید پیام های خود را قرار دهید.
تاریخچه شرکت شما احتمالاً به بهترین وجه در وب سایت شما ارائه می شود، در حالی که تجربه مشتری ممکن است استراتژی خوبی برای تبلیغات شما باشد. از سوی دیگر، اطلاعات کارکنان گزینه خوبی برای هدف قرار دادن استعدادهای جدید در شبکه های تجاری مانند Xing یا LinkedIn است.
3 نمونه داستان سرایی برند موفق
نمونههای زیادی از شرکتهایی وجود دارد که هویت بسیار واضحی را با داستان برند خود ارتباط برقرار میکنند.
کوکاکولا
برای مثال، شرکت کوکاکولا، سالها و بارها با تبلیغات خود توانسته واکنش احساسی مخاطبان خود را برانگیزد. این برند از داستان سرایی شرکتی برای ارتباط با مصرف کنندگان و ایجاد پیوندهای عاطفی استفاده می کند . به خصوص در ایام کریسمس، این برند همیشه موفق می شود داستان های عالی را تعریف کند.
نایک
نایک همچنین توانسته است داستان های الهام بخشی و توانمندسازی را از طریق کانال های بازاریابی و شعارهای خود برای دهه ها بیان کند. این شرکت حتی یک تیم داستان سرایی دارد که وظیفه آن کمک به ورزشکاران تحت حمایت نایک است تا داستان های خود را با جهان به اشتراک بگذارند.
ادکا
در نهایت، سوپرمارکتهای زنجیرهای Edeka نیز بارها و بارها با کمپینهای احساسیاش مشتریان خود را تحت تأثیر قرار میدهد و از طریق داستان سرایی برند هوشمندانه و ویدیوهای تبلیغاتی سر و صدا ایجاد میکند.
ترجمه شده از این سایت[/vc_column_text][/vc_column][/vc_row]